دليلي كه به دنبال كلاس ها و وركشاپ هاي شخصيت شناسي و معنوي ميرويم اين است كه ياد بگيريم از ابزارهايي كه اگاهي ايجاد ميكنن استفاده كنيم تا روياها و خواسته هايمان را به واقعيت تبديل كنيم

زندگي داشته باشيم، كه خود رهبر آن هستيم

در وركشاپ "شناخت من برتر" آنوشا و ترنج "ابزارهايي" پايه اي و مهم براي خلق زندگي و خالق بودن را با شما قسمت میکنن

توانايي كه *تشخيص بديم* فرق بين صداي شرطي شده، صداي كمبود، شك، مقايسه، ترس را با صداي من برتر، آن قسمتي از ما كه تمام پتانسيل ها و حقيقت روياي ما رو ميبينه

اين صداي شرطي شده كه ما رو عقب نگه داشته از كجا مياد؟

صداي شرطي شده از عادت ها و يا حسن نيت اينكه از ما محافظت و مراقبت ميكنه ايجاد شده اما چون اين صدا از انرژي كمبود و ترس بوجود امده اجازه نميده كه كامل به سلامت و اصل خود وصل بشيم

بعضي از اين عادت ها از اجتماع ما ميایند، يا از برداشت هاي ما از مذهب، و يا خيلي از اين عادت ها را ايجاد ميكنيم تا از خود محافظت كنيم مانند پادزهري براي زخم هاي مان

براي مثال: وقتی یک کودک در خانه احساس بی ارزشی میکنه و بر این باور که توسط والدین عمیقا دیده نمیشه و به جای آن همیشه در مقایسه قرار داره ,احتمال اینکه به یک فرد مهر طلب تبدیل بشه بالاست. شاید در کودکی بهترين مکانیزم دفاعی و برای بقا پیدا کردن همین بوده، اینکه آدم های اطراف خودش رو راضی نگه داره ولی در بزرگسالي و بلوغ همين رفتار و خصوصيت مهرطلبي جلوي او رو از شادي، ارامش و وصل شدن به اصل رو ميگيره

وقتي ما متوجه عادت هاي منفي و افكار محدود كننده خود ميشويم ان وقت است كه فرصت اين را داريم كه تغييرشان دهيم